گفتوگو با مهدی مرادی ـ شاعر کودک و نوجوان
خودتان را برای بازدیدکنندگان سایت هدهد معرفی کنید.
- – مهدی مرادی هستم، متولد ۱۳۵۶ در اهواز. کارشناس زبان انگلیسی هستم. و در مدارس شهرم به تدریس زبان مشغولم.
چه شد که به شعر و به ویژه شعر کودک و نوجوان روی آوردید؟
- – کودکی دورهء پاک و بیآلایشی است. از کودکی شعر میگفتم و در تنهایی با خود زمزمه میکردم. پس از آشنایی با «کیهانبچهها» و «سروش نوجوان» احساس کردم با این نوع شعر – شعر کودک و نوجوان – فاصلهء کمتری دارم. تأثیر سروش نوجوان بیشتر بود. امروز برای بزرگترها هم شعر میگویم. اما شعر کودک و نوجوان جاذبههای خاص خود را دارد.
تاکنون چه آثاری در زمینه کتاب از شما منتشر شده است؟
- – فقط «کلاغ سهشنبه».
چرا؟
- – ناشران کمتر علاقه نشان میدهند. آنها بیشتر مایلند روی آثار تجاری سرمایهگذاری کنند و در این میان کتابهایی که جنبههای هنری بیشتری دارند مهجور میمانند. طبیعی است که در این شرایط چاپ کتاب دشوار باشد.
چه ساز و کارهایی برای معرفی کتابهای مناسب و معیار وجود دارد؟
- – کانون خود یک معیار است. واقعیت آن است که مراکزی مانند کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با به کارگیری کارشناسان و صاحبنظران توانسته آثار درخود و شایستهای منتشر کند. سختگیری کانون را میپسندم و فکر میکنم سهلانگاری در این زمینه به تولید آثار کمبها و سطحی منجر خواهد شد.
نخستین مجموعه شعر شما «کلاغ سهشنبه» توانست در جشنواره «گام اول» از میان بسیاری از آثار راه یافته به مرحلهء نهایی برگزیده شد. چه عواملی به این موفقیت انجامید؟
- – لطف خداوند و نظر موافق داوران. شاید وسواس خودم هم بیتأثیر نبود. اما در جشنوارهء «گام اول» آن چه بیشتر مورد توجه قرارگرفت، توجه به جنبههای خلاقهء آثار و بیان و زبان تازه بود. امیدوارم بتوانم به این حرکت ادامه بدهم و فضاهای تازهتری را تجربه کنم.
چه برنامههایی برای آینده دارید؟
- – نوشتن! همین و بس! چند کتاب شعر دارم که در صورت هماهنگی با ناشر، آنها را به چاپ میسپارم. مایل نیستم کتاب ضعیف منتشر کنم. خوانندگان باید داوری کنند اما همه تلاشم این است که از شتابزدگی پرهیز کنم.
از «کلاغ سهشنبه» بگویید.
- – «کلاغ سهشنبه» از سیزده شعر تشکیل شده. شعرها در حال و هوای نوجوانی خودم است و دغدغهها و دلمشغولیهای آن وقتها. حالا که به کتاب نگاه میکنم میبینم جنبههای طبیعتگرایانهء کتاب هم زیاد است.
کتاب را به کانون سپردم و بعد از یک سال منتشر شد. خوشحالم که کتاب را به کانون دادم، از وقتی عضو کانون بودم، این احساس را داشتم که یک روز کتابی در کانون منتشر کنم. این آرزوی بچگیام بود. تازه گام اول را برداشتهام.
در اهواز وضعیت ادبیات کودک و نوجوان چگونه است؟
- – متأسفانه در شهرستانها در این زمینه بسترسازی کمتر صورتگرفته و گاه اصلاً صورت نگرفته است. تمرکزگرایی در پایتخت نیز به این مسأله دامن زده است که اتفاقاً یکی از اهداف جشنوارهای از نوع گام اول تمرکززدایی و بردن برنامههایی فرهنگی به شهرستانهاست.
آقای نیک طلب