نویسنده: اندی استنتون
مترجم: رضی هیرمندی
تصویرگر: راس کالینز
ناشر: چرخ فلک

شاید شما هم از آن بچه هایی باشید که دوست دارند کارهای عجیب کنند. حتی گاهی ممکن است بخواهید خودتان را تبدیل به چیزهای دیگری کنید. چیزهایی که به شما امکان دهد دنیا و زندگی را جور دیگری ببینید. متفاوت تر از چیزی که الان هستید و هست. من دختر و پسری را می شناسم؛ که می توانند تبدیل به فیل و مگس شوند! بله درست خواندید: فیل و مگس.
«متیو بازینگتون» همان طور که از نام خانوادگی اش هم پیداست(در انگلیسی به معنای وزوز کردن است) می تواند مگس شود. آماندا- خواهرش- هم قدرت این را دارد که تبدیل به فیل شود. البته هر دو فقط می توانند در کتاب « قصه متیو بازینگتون» این کار را انجام دهند. چون این کتاب به آن ها قدرت این کار را می دهد. کتاب ها، به ویژه کتاب های داستان همیشه آدم را وارد دنیاهای مختلف می کنند. به شما اجازه می دهند تا هر چه قدر می خواهید تخیل کنید. آدم هایی که کتاب زیاد می خوانند، بیش تر می دانند. می توانند زندگی را چند جور تجربه کنند و ببینند.
کتابی که می خواهم معرفی کنم؛ درباره ی «یکی از ستاره های پاپ با موهای سیخ سیخی و شلوار برق برقی» یا « فوتبالیست های مشهوری که توی تلویزیون گل می زنند» نیست. حتی درباره ی یک «مامور مخفی» با ویژگی های خاص هم نیست. “قصه ی متیو بازینگتون” درباره ی «متیو » است. یک پسر بسیار معمولی ده ساله که می خواهد مگس شود:
«راستش متیو بازینگتون یک بچه ی ده ساله ی معمولی بود. موهای خرمایی داشت، چهره ای دوست داشتنی و سه دانه لک روی لپ چپ» (ص۹ کتاب).
«بله، او یک بچه ی ده ساله ی معمولی بود. غیر از یک چیز. می دانی متیو بازینگتون نیروی فوق العاده ی مخصوصی داشت. او می توانست به صورت مگس دربیاید»(ص ۹کتاب).
باید یک چیز را از همین حالا بدانید. این که متیو و آماندا همین طوری به خواسته هایشان نرسیدند. آن ها کلی تلاش کردند. تازه بعضی وقت ها بزرگ ترها حرف هایشان را باور نمی کردند؛ اما آن ها باز هم تلاش می کردند. مثل این قسمت ها از کتاب که می گوید:
«متیو رفت وسط اتاق ایستاد. چشم هایش را بست. و گفت: وز، وز، وز همیشه! مگس بشم چی می شه!»(ص۱۵)
«مامانش از اتاق دیگر صدا زد: متیو! این پرت و پلاهای مگس شدن و اینا چیه؟ زود باش وسائل تو جمع کن.»(ص۱۶)

از طرفی، وقتی «متیو» می خواست با زور و دلیل هایی مثل خودنمایی، قدرت نمایی و غیره.. مگس شود؛ این اتفاق نیفتاد. او وقتی توانست تبدیل به وضع دلخواهش شود که برای هدفی مثل مبارزه و کمک بود.
آماندا و او با فیل و مگس شدنشان به خود و دوستانشان کمک کردند تا از دست دزدها نجات پیدا کنند.
“قصه ی متیو بازینگتون” برای گروه های سنی “ج” و “د” در نظر گرفته شده است. “دزد کوچکه”، “دزد گندهه”، “جانسون آناناس”، “فیل”، “مگس” از شخصیت های کتاب ند که یا همراه متیو هستند یا رو در روی او قرار می گیرند.
شاید شما دلتان نخواهد فیل یا مگس شوید؛ اما مطمئنم هر کدام آرزوهایی دارید که ممکن است دیگران جدی نگیرند. مهم این است که خودتان جدی شان بگیرید. می توانید این کتاب را بخوانید. آن وقت می فهمید دنیا چه رنگ های مختلفی دارد. رنگ هایی که در زندگی هر کسی حرف های مختلفی برای گفتن دارند. خوب نگاه کنید. شاید دفعه ی بعد نوبت رنگ دلخواه شما باشد…

زهرا نقبایی

پاسخ بدهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*