و یک لبخند
شب هرگز ابدی نیست
آن چنان که گفتم، هم چنان که هست
آن چنان که تأییدش میکنم
از پس اندوه
پنجرهای ست باز
پنجرهای ست روشن
رؤیایی ست که همیشه زنده میماند از
میل به سرشار شدن، شوق برآوردن
قلبی سخاوتمند
دستی رنج دیده، دستی گشاده
وچشمانی مراقبِ
یک زندگی،
این زندگی ست که تقسیم میشود
پُل الوآر (۱۹۵۱)
مترجم: ویدا رامین