d8b2d8a8d8a7d986-d8bad8a7d8b1d987d8a71

بیایید باهم جهانی را تصور کنیم که در آن “نوشته “ای وجود نداشته باشد. ناگهان همه ی زبان های دنیا ناپدید شوند و هیچ کس نداند چگونه بنویسد.چه بلایی بر سر کلاس و مدرسه ی شما خواهد آمد ؟کتابخانه ی عمومی واداره ی پست شهر چه سرانجامی پیدا می کنند؟آیا در آن صورت زندگی شکل دیگری پیدا می کندوشیوه ی تازه ای برای آموختن به وجود می آید؟در طول سال ها ،انسان اختراعات مهم و بی شماری را به ثبت رسانده است.او توانسته وسیله ای اختراع کند که تاریکی را به روشنایی تبدیل کند ،وسیله ای ساخته که چیزها را بلند می کند و جابه جایی آن ها را آسان می کند ، وسیله ای درست کرده که می تواند چیزی را بسازد و یا برعکس، چیزی را نابود کند.انسان خلاق است.او توانسته مانند یک ماهی در زیر آب و مانند یک پرنده در آسمان پرواز کند.او می تواند ساختار ذره بینی ترین چیزها را به وسیله ی میکروسکوپ مطالعه و بررسی کند. انسان حتی می تواند با تلسکوپ به جهان های دیگر نگاه کند. می تواند درون خودش را با استفاده از اشعه ی ایکس ببیند! انسان برای برقراری ارتباط توانسته “زبان ” را به وجود بیاورد.تاریخچه ی نخستین نوشته ها به نخستین غارها بر می گردد.جالب آن است که در این دوران حتی یک “کلمه”هم وجود نداشته است.نوشتن در این دوران با تصاویر آغاز شده است؛ یعنی همان تصاویری که انسان نخستین بر دیواره ی غارها می کشید.امروز می توانیم حدس بزنیم چرا آن تصاویر ترسیم شده اند یا به عبارت دیگر، نیت انسان های نخستین از کشیدن آن تصاویر برای ما آشکار شده است. بیش از بیست هزار سال قبل وقتی نخستین تصاویر نقاشی می شدند، انسان ها در غارها زندگی می کردند و با شکار روزگار می گذرانیدند. شکار می کردند تا برای خود غذا، پوشاک و اسلحه فراهم بیاورند. از گوشت شکار، غذا، از پوست آن لباس و از استخوان هایش اسلحه درست می کردند.در آن زمان زندگی آدمی به شدت به زندگی حیوانات وابسته بود و شکار در این میان نقشی حیاتی و ارزشمند داشت.به همین دلیل است که بیش ترین تصاویر دیواره ی غارها به تصاویر حیوانات مربوط می شود و کسی نتوانسته حیوانات را به آن ظرافت و زیبایی ترسیم کند.تصاویر غارهای نخستین به وضوح نشان می دهد که حیوانات برای انسان های ماقبل تاریخ تا چه اندازه مهم بوده اند.در این تصاویر گرگ ها ،گوزن ها ،گاومیش ها ،اسب ها ،ببرها و ماموت ها (اجداد فیل ها )دیده می شوند.این گونه تصاویر در اعماق غارها وبر دیواره ی آن ها، یعنی جایی که هیچ اثری از نور خورشید وجود ندارد ،کنده کاری شده اند.خلق تصاویربر دیواره ی غارها از یک باور قدیمی نیز سرچشمه می گیرد و آن باوری است که انسان نخستین در سر می پروراند: توسط نقاشی حیوانات بر دیواره ی غارها، می توان روح حیوانات را تسخیر و آسان تر آن ها را شکار کرد. امروز ما هرگز نمی توانیم این باور را بپذیریم. قرن ها گذشت. انسان تصاویر متفاوتی را ترسیم کرد. این بار او فقط به نقاشی حیوانات ساکن اکتفا نکرد و حرکت را چاشنی ِتصاویر خود کرد. این حیوانات در تصاویر خلق شده توسط انسان، گاه در حال مبارزه با یک دیگر دیده می شدند: گوزن ها باهم شاخ به شاخ بودند.گاومیشی با نیزه ای بر پشت در حال افتادن بر دیواره ی غار نقش بسته بود. یک گله آهو در رودخانه شنا می کردند، در حالی که تنها سر آن ها دیده می شد. تصاویر، دیگر تصویر ِصرف نبودند.آن ها داستانی را بازگو می کردند و حامل پیامی بودند؛ پیامی برای مخاطبان خود. پیامی که در حالت عادی و بدون کمک تصویر، قابل رد و بدل شدن میان آن ها نبود. به نظر می رسد این تصاویر انتقال دهنده ی تجربه هایی بودند که انسان های نخستین می کوشیدند به خاطر بسپارند و مایل بودند فرزندانشان نیز آن ها را به خاطر بسپارند.
بیش ترین تصاویر کشف شده در غارها به شمال اسپانیا و جنوب فرانسه مربوط می شود.ساکنان غارها در طول سال ها به مکان های دیگر مهاجرت کردند و دهانه ی غارها نیز به خاطر تغییرات زمین مسدود شده است. این غارها در قرن حاضر کشف و ثبت شده اند. یکی از چیزهای جالب در مورد غارها و تصاویر آن ها، این است که بیش ترآن ها را بچه ها پیداکرده اند! نقاشی های غارهای اسپانیا را یک دختر بچه که از سر کنجکاوی به آن مکان رفته بود ، پیدا کرد.وقتی پدر دختر بچه زباله ها را از دهانه ی غار کنار زد، معلوم شد قبلاً کسانی در آن جا زندگی می کرده اند.آن گاه دختر بچه شمعی برداشت و به درون غار رفت تا تصاویر شگفت انگیز حیوانات را بر دیواره ها تماشا کند. در جنوب فرانسه یکی از این غارها توسط چهار پسرکشف شد.آن ها در جست و جوی سگی بودند.سگ از سوراخی توی یک گودال افتاده بود. پسرها سوراخ را پیدا کردند وآن را بزرگ تر کردندتا سگ را نجات بدهند،ناگهان چشمشان به تصاویر نقش بسته بر دیواره ی یک غار افتاد. در نور اندکی که به درون می تابید، نقاشی هایی از حیوانات دیدند که بر دیواره ی غار نقش بسته بود.تصاویر آن چنان زنده وزیبا بودند که پسرها یک آن فکر کردند با حیوانات واقعی مواجه شده اند.انسان های نخستینی که آن نقاشی ها را از خود به جا نهاده اند، هنرمندان بی نظیری بوده اند.در بررسی تاریخِ “نوشتن” در می یابیم که انسان به مرور آموخت از باقی گذاشتن علائم ونشانه ها بر سطح چیزها، خواست و نظرخود را بیان کند.
ترجمه ی :مهدی مرادی

پاسخ بدهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*