b402

نوشته‌ی ا. نبیت / ترجمه پری منصوری/ کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

درباره‌ی نویسنده:
ادیث نبیت در سال ۱۸۵۸ زاده شد. او در کودکی دختری بود شیطان با رفتارهای پسرانه. در بزرگسالی نیز شخصیتی نامتعارف داشت. نوع لباس پوشیدن، آرایش مو، روش زندگی و عادت بیان احساساتش در اجتماع، تصویر زنی را از او به نمایش می‌گذاشت که گویی می‌کوشید، قالب اجتماعی آن دوره‌ی انگلستان را بشکند. او یکی از نویسندگانی است که بسیاری از نویسندگان برجسته‌ی کودکان و نوجوانان از او الهام گرفته‌اند؛ از جمله سی. اس. لوئیس، خالق «نارنییا».
از دیگر کتاب‌های او می‌توان از «دنیای جادویی»، «پنج بچه و آن»، «داستان جویندگان گنج» و «ققنوس و قالیچه جادویی» نام برد.

قسمتی از کتاب «بچه‌های راه‌آهن»
وقتی که بچه‌ها در آن خانه سه دودکشه ساکن شدند، اوایل خیلی درباره‌ی پدرشان حرف می‌زدند و سؤال‌های زیادی درباره‌ی او و این که چه می‌کند و کجاست و کی به خانه برمی‌گردد، می‌پرسیدند. مادر هم همیشه تا آن‌جایی که می‌توانست به سؤال‌های آن‌ها جواب می‌داد؛ اما با گذشت زمان عادت کردند کم‌تر درباره‌ی او صحبت کنند. بابی از همان اول احساس کرده بود که این سؤال‌ها به علتی ناشناخته و دردناک، مادر را ناراحت و غمگین می‌کند و کم‌کم آن دو بچه‌ی دیگر هم، بدون این که به زبان بیاورند، همین احساس را پیدا کردند.

مینو کریم‌زاده

پاسخ بدهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*