انسیه موسویان
عنوان کتاب: هاجستم و واجستم
شاعر: افسانه شعباننژاد
تصویرگری: فرشته نجفی
ناشر: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
نوبت چاپ: اوّل، ۱۳۸۷
شمارگان: ۲۰۰۰۰ نسخه
تعداد صفحات: ۲۴ صفحه
بها: ۸۵۰ تومان
افسانه شعباننژاد، در کتاب «هاجستم و واجستم» که برای کودکان گروه سنی «الف» سروده است، آنها را با خود به گردشی علمی میبرد؛ گردشی که در طی آن، قهرمان اصلی ماجرا ـ دخترک ـ به باغچه، برکه، جنگل، آسمان، دریا و صحرا سفر میکند و با کلاغ، زنبور، گنجشک، ابر، ماهی، قورباغه و … همصحبت میشود.
او با الهام از ترانه ی معروف «هاجستم و واجستم»، سروده ی خود را آغاز میکند و تا پایان، همه ی گفت و گوها و ماجراها با همین عبارت ادامه مییابند.
در هر بخش، گفت و گویی میان کودک با طبیعت و موجودات صورت میگیرد. شیوه روایت شعر، به گونهای است که با ایجاد انتظار، حس کنجکاوی مخاطب را برمیآنگیزد تا برای پیگیری ادامه ماجرا، بخشهای بعدی را بخواند و حوادث را دنبال کند. البته شاعر از کارکرد آموزشی شعر برای این گروه سنی نیز غافل نبوده است. او تلاش میکند در هر بخش با استفاده از گفت و گو، اطلاعات مختصری درباره موجودات، طبیعت و محل زندگی آنهاـ به شکل غیر مستقیم ـ به مخاطب ارائه دهد.
اگر خود را به جای یک کودک ۵ ـ ۴ ساله، یعنی گروه سنی «الف» بگذارید، در مواجه با این کتاب و پس از این که یکی از والدین کتاب را برایتان خواند، سؤالهای متعددی در ذهن کوچکتان ایجاد خواهد شد که به تعدادی از این سؤالهای احتمالی از زبان کودک، اشاره میکنیم:
تا به حال در شعرها و قصههاییکه درباره طبیعت و حیوانات و پرندگان و … خواندهام، همه آنها مهربان و دوست داشتنی بودهاند. من شعرهایی را که شخصیت آن ها جانوران هستند، خیلی دوست دارم؛ همانطور که خرس پشمالوی عروسکیام را و سگ کوچولو یا جوجه اسباببازیام را دوست دارم. آنها همیشه مهربان و دوست داشتنی هستند. اما باغچه و گلها که فقط مال زنبورها نیست! ببینید:
«زنبور زرد ناقلا
داد زد و گفت: «جلو نیا
باغچه گل مال منه
زنبوره نیشت میزنه»
(ص۶)
این اتفاق در جاهای دیگر هم میآفتد. مثلاً وقتی دخترک کنار دریا میرود و دست و پایش را به آب میزند، ماهی هم با او دعوا میکند. راستی، مگر دریا فقط مال ماهیهاست؟!
بدیهی است شاعر در ذهن خود، برای این برخوردها و گفت و گوها، توجیه و استدلالی داشته است. میتوان حدس زد که با توجه به پاپانبندی داستان و بازگشت دخترک به خانه و آغوش گرم پدر ، شاعر میخواهد این موضوع را طرح کند که هر کس جایی دارد و باید به حق خود قانع باشد…
ولی گمان میکنم شاعر راه راست و قابل قبولی برای انتقال این مفاهیم انتخاب نکرده است. قطعاً راههای بهتری هم وجود داشته است.
سؤال دیگری که ذهن مخاطب را درگیر خواهد کرد، «تصاویر» کتاب است. بار دیگر خود را به جای کودک ۵ـ۴ ساله مخاطب این کتاب میگذاریم و تصاویر کتاب را با دقت نگاه میکنیم. خواهیم گفت:
«خیلی خوب است که نقاش این کتاب، زنبور و گنجشک و ابرو و … را مثل آدمها نقاشی کرده … اما به نظرم بعضی از تصویرهای کتاب خوشایند نیستند. رنگهایی که در آنها استفاده شده، خیلی تیره است. بعض تصویرها واقعاً ترسناکند! مثل تصویر ص ۱۲».
من به عنوان خواننده بزرگسال، ابتدا اصلاً نفهمیدم این چیست. بعد که به شعر دقت کردم، دیدم منظور ابر است. در حالی که تصویر، هیچ شباهتی به ابرهایی که دیدهایم، نداشت. قهوهای و بدشکل بود، خشن و عصبانی.
سرودن چنین مجموعهای، بدون شک برای هر شاعری که اندک آشنایی با وزن و قافیه و ترانههای عامیانه داشته باشد، چندان دشوار نخواهد بود. پس به یقین خانم شعباننژاد میتواند جلد ۲ و ۳ و ۴ و…. این کتاب را به راحتی بسراید .
اما به نظر میرسد شاعران شناخته شده و مطرح کودک و نوجوان، مسئولیتی دوچندان دارند و انتظار میرود وسواس و تأمل بیشتری در خلق آثار جدید برای این طیف از مخاطبان داشته باشند.
برگزیده از ماهنامه تخصصی اطلاعرسانی و نقد و بررسی کتاب ماه کودک و نوجوان/ سال دوازدهم ـ شماره ششم و هفتم/ فروردین و اردیبهشت ۱۳۸۸