عارفی در عرفات
میخواهم از پیلهی خودم دربیایم. این خود، سالیان سال بود که به من پیله میکرد تا فقط خودم را ببینم، فقط خودم را بشنوم، فقط خودم باشم و از خدایی تو غافل! پیلهام را درمیآورم و همراه با نسیم بیقراری که به سمت جنوب شرق جغرافیای دلم میرود، راهی عرفات میشوم. ماندن در عرفات، مجالیست تا برای شناختن تو با[ادامه مطلب…]